حمایت از کودکان دارای رفتارهای چالش برانگیز
آموزش تاب آوری به کودکان دارای رفتارهای چالش برانگیز مؤثر است
در این مطلب اطلاعات مهم و مفیدی در مورد نحوه حمایت از کودکان دارای رفتارهای چالش برانگیز ارائه خواهیم کرد. امید است مورد استفاده مخاطبین خوب پایگاه خبری مددکارنیوز واقع گردد.
فهرست عناوین مطلب
حمایت از کودکان دارای رفتارهای چالش برانگیز
ترجمه: معراج علیزاده _ کارشناس ارتباطات و فن آوری اطلاعاترفتارهای چالش برانگیز رفتارهایی هستند که ممکن است باعث آسیب به خود یا دیگران، آسیب رساندن به محیط و تجهیزات یا اختلال در یادگیری و توسعه روابط اجتماعی شود.
این رفتارها شامل مواردی هستند که به عنوان رفتارهای بیرونی که به سمت بیرون و به محیط هدایت می شوند (مانند عصبانیت، پرخاشگری، و عدم انطباق) و رفتارهای درونی، هدایت شده به درون (مانند کناره گیری، اجتناب و آسیب رساندن به خود) شناخته می شوند.
این رفتارها ممکن است به صورت تجمیعی ترکیب شوند. به عنوان مثال، کودکان ممکن است در ابتدا از یک درخواست پیروی نکنند، سپس به طور فزاینده ای مزاحمت ایجاد کنند، قبل از اینکه منجر به طغیان طولانی مدت عاطفی شود و دیگر کودکان را مختل کند، کودک را از گروه منزوی می سازد.
رفتارهای چالش برانگیز اغلب پاسخهای قابل پیشبینی به زمینهها یا رویدادهایی هستند که کودکان برای برآوردن نیازهای خاص در آن شرکت میکنند. بنابراین مهم است که هدف رفتار چالش برانگیز را درک کنید و راه های دیگری برای برآوردن نیازهای کودک بیابید.
در حالی که تحقیقات زیادی بر روی حمایت از کودکان با رفتارهای بیرونی متمرکز شده است، شاید به دلیل اختلالاتی که این رفتارها ایجاد می کنند، آمار نشان می دهد که تعداد قابل توجهی از کودکان علائم درونی سازی و/یا اختلالات اضطرابی را افزایش داده اند.
در حالی که این کودکان رفتارهایی را انجام می دهند که کمتر به عنوان چالش برانگیز در محیط های اولیه کودکی تجربه می شوند، حمایت و مداخله برای این گروه به همان اندازه مهم است.
کودکانی که به طور منظم رفتار چالش برانگیز از خود نشان می دهند، از مداخله و حمایت زودهنگام بهره مند می شوند، زیرا رفتارهای چالش برانگیزِ مداوم می تواند اثرات منفی بر رشد و یادگیری کودکان داشته باشد.
کودکانی که رفتارهای چالش برانگیز دارند بیشتر از نظر تحصیلی شکست می خورند و طرد شدن از سوی همسالان و تعاملات ناخوشایند خانوادگی را تجربه می کنند. در زندگی آینده، آنها بیشتر احتمال دارد که بیکار باشند، از بیماری روانی رنج ببرند و برای مشارکت مثبت در اجتماع خود تلاش کنند.
در محیط های مدرسه و اوایل دوران کودکی، کودکان با رفتارهای چالش برانگیز ممکن است تحسین، آموزش مؤثر یا راهنمایی کمتری از معلمان دریافت کنند و در عوض تعداد بیشتری از مداخلات تنبیهی را تجربه نمایند.
بدون حمایت، رفتارهای چالش برانگیز کودکان احتمالا بدتر می شود، و خصوصاً اینکه تغییر این رفتارها با بزرگتر شدن کودکان به طور فزاینده ای دشوارتر می شود.
شیوه های پژوهشی برای حمایت از کودکان دارای رفتارهای چالش برانگیز
تحقیقات بینالمللی نشان میدهند که وقوع، فراوانی و شدت رفتار چالشبرانگیز زمانی کاهش مییابد که شیوههایی مانند استفاده از توجه مثبت فراوان، روشن و قابل پیشبینی کردن روالها، و ارائه آموزش مستقیم انتظارات رفتاری و مهارتهای اجتماعی بهطور مداوم اجرا شود.
همچنین در کاهش رفتار چالش برانگیز، حصول اطمینان از مشارکت کودکان با تنظیم فعالیت ها بر اساس علایق و توانایی های آنها، و به طور خاص برنامه ریزی برای رسیدگی به رفتار چالش برانگیز از طریق تجزیه و تحلیل رفتاری و مداخله اهمیت دارد.
برنامه هایی که منجر به بهبود قابل توجهی در مهارت های اجتماعی کودکان و کاهش قابل توجه در رفتار چالش برانگیز و ارجاع به حمایت خارجی می شود، شامل تمرکز بر عوامل پیشگیرانه از نظر فرهنگ کلاس درس مثبت برای همه کودکان، آموزش ساختاریافته مهارت های اجتماعی و عاطفی، و حمایت فردی هدفمند از رفتارهای چالش برانگیز کودکان هستند.
بسیاری از مُدلهای مبتنی بر شواهد برای حمایت از کودکان با رفتار چالشبرانگیز چندین لایه حمایتی را ترویج میکنند که هر لایه بر روی سطوح قبلی ساخته میشود.
عوامل پیشگیرانه
اولین سطح حمایت ها مربوط به اقدامات پیشگیرانه است که در سطح کل مرکز اعمال می شود.
تحقیقات نشان میدهند که اجرای واحد حمایتهای یادگیری اجتماعی و عاطفی در سطح مرکز میتواند رفتارهای مشکلساز را بدون نیاز به حمایت یا مداخله بیشتر کاهش دهد یا به طور کامل حذف کند.
سطح اول پشتیبانی شامل چه مواردی می شود
ایجاد روابط مثبت با کودکان که از بسیاری از رفتارهای مشکل دار جلوگیری می کند.
تحقیقات نشان میدهند کودکانی که محیطهای با کیفیت بالا و تعاملات حساس با مراقبین را تجربه میکنند، احتمال بیشتری دارد که شایستگیهای اجتماعی را توسعه دهند و مشکلات رفتاری کمتری داشته باشند.
اقدامات ساده ای مانند احوالپرسی روزانه از کودکان، پرسیدن از آنها در مورد علایق آنها، گوش دادن فعالانه، پاسخ دادن به مکالمات آغاز شده توسط کودک و گسترش دادن آن ها، و توجه شخصی به کودکان در هر روز در ایجاد روابط موثر است.
تحقیقات نشان می دهند که معلمان ممکن است هدفشان ارائه رفتار چالش برانگیز به کودکان با پنج برابر توجه مثبت به عنوان توجه منفی یا خنثی باشد.
اطمینان از اینکه قوانین و روالها واضح، سازگار و قابل پیشبینی هستند، به طوری که همه بچهها بدانند که چه چیزی باید انتظار داشته باشند و بفهمند چه کاری باید انجام دهند.
سازگاری از نظر روالها و انتظارات، در کنار پیامدهای قابل اعتماد، به کودکان کمک میکند تا مهارتهای خودتنظیمی را بیاموزند.
برای توسعه روالها و انتظارات ثابت، معلمان ممکن است در مورد روالهای کلیدی بحث و توافق کنند و تعیین کنند که انتظارات رفتاری ممکن است در فعالیتهای مختلف در محیط چگونه باشد.
روال ها و انتظارات باید از نظر فرهنگی پاسخگو باشند تا با روال ها و انتظارات در خانه هماهنگ گردند. آموزش و صحبت کردن درباره روالها و انتظارات با کودکان و استفاده از زبان ثابت، همچنین تصاویر و نمادها، الگوسازی، نقشآفرینی، کتابها، عروسکها، داستانهای اجتماعی و بازیها میتواند به آموزش و تقویت روالها و انتظارات کمک کند.
آموزگاران ممکن است نیاز داشته باشند که روالها و جابجاییها را با ارائه اخطارها قبل از انتقال، استفاده از برنامههای بصری، یا آمادهسازی فعالیتهایی برای کودکانی که مراحل انتقال را سریع انجام میدهند، به دقت ساختار دهند و در عین حال به سایر کودکان زمان میدهند تا آهستهتر به مرحله انتقال حرکت کنند.
ایجاد یک برنامه تحریک کننده که در آن کودکان بسیار درگیر هستند. این موضوع ممکن است شامل فراهم کردن فرصتهای فراوان برای تعاملات اجتماعی با سایر کودکان باشد.
برنامهریزی و آمادهسازیِ محیطها با در نظر گرفتن افزایش مشارکت کودکان با هدف کاهش مدت زمانی که کودکانِ بدون مشارکت و در معرض خطر بیشتر، رفتارهای مشکلساز میگذرانند می باشد.
تغییرات ساده اما موثر شامل جابهجایی مبلمان برای ایجاد فضاهای فعالیتی مشخص است که مشارکت را تسهیل میکند، و اطمینان از عوامل و منابع محرک فراوان، و همچنین بسیار آگاهانه در مورد گسترش نقاط قوت و علایق کودکان.
آموزش مستقیم مهارت های اجتماعی و عاطفی
سطح دوم حمایت، شامل آموزش مستقیم مهارتهای اجتماعی و عاطفی است که ممکن است برای همه کودکان هدف قرار گیرد، اما به ویژه برای کودکانی که مهارتهای اجتماعی و عاطفی را به راحتی نمیآموزند، مفید خواهد بود.
برای برخی از کودکان، فرصت های طبیعی آنها را قادر می سازد تا مهارت های تعامل مثبت با دیگران، تداوم در برابر چالش ها و مشکلات و تنظیم پاسخ های عاطفی را بیاموزند، در حالی که سایر کودکان برای یادگیری مهارت های لازم نیاز به آموزش صریح تری دارند.
این رویکرد آموزشی می تواند به کاهش رفتار چالش برانگیز ناشی از فقدان مهارت های اجتماعی یا زبانی برای رفع نیازها به روش های مناسب تر کمک کند.
به عنوان مثال، کودکان ممکن است با رفتار آزاردهنده به دنبال جلب توجه همسالان خود باشند زیرا نمی دانند چگونه با دیگران وارد بازی شوند. آنها ممکن است به یک رویکرد کاملاً برنامه ریزی شده و بسیار متمرکز شامل مربیگری و تمرین، و تمرکز بر یادگیری سواد عاطفی، حل مشکلات اجتماعی، مهارت های دوستی و همکاری، یا نحوه کنترل خشم و مدیریت یأس و ناامیدی نیاز داشته باشند. این آموزش باید زمانی انجام شود که کودکان آرام و پذیرا هستند، نه زمانی که رفتار چالش برانگیز دارند.
ممکن است از داستانها و عروسکها برای آموزش مفاهیم اجتماعی و عاطفی به کودکان استفاده شود، در حالی که بازیهای نقشآفرینی و بازیهای ساختاریافته میتوانند فرصتهای تمرین ساختاریافتهای را با ارائه بازخورد معلمان فراهم کنند.
همچنین میتواند برای حمایت از رشد زبانی کودکان مفید باشد، به طوری که کودکان میتوانند از کلمات برای حل مسائل و درک و بیان احساسات و مهارتهای عملکرد اجرایی استفاده کنند تا بتوانند انگیزهها را مهار کنند و توجه را برای برنامهریزی و هدایت رفتار خود متمرکز نمایند.
توجه به این نکته ضروری است که در کنار آموزش آگاهانه در مهارت های اجتماعی و عاطفی، کودکان به زمان نیاز دارند تا رفتارهای اجتماعی جدید را تمرین کنند و آنها را در کارنامه خود ادغام کنند.
حمایت فردی هدفمند برای رفتارهای چالش برانگیز خاص
سومین سطح حمایت برای کودکانی است که مشکلاتی را با رفتارهای چالش برانگیز تجربه می کنند و معلمان را شامل می شود که برنامه های رفتاری فردی را برای حمایت هدفمند بر اساس ارزیابی دقیق کودک و کارکردهای رفتارشان توسعه می دهند.
قبل از تصمیمگیری برای ارائه حمایت هدفمند و فردی به یک کودک خاص دارای رفتار چالشبرانگیز، توصیه میشود که تیمهای آموزشی ارزیابیهای محیطی انجام دهند تا ببینند آیا تمام جنبههای دو سطح اول، از نظر روابط قوی و مشارکت در برنامه، روشن است یا خیر.
قوانین و انتظارات و آموزش ساختار یافته مهارت های اجتماعی و عاطفی به خوبی اجرا می شوند. اگر برخی از کودکان هنوز مشکلاتی را تجربه می کنند، ممکن است به حمایت هدفمند و فردی نیاز باشد تا به آنها کمک کند رفتارهای چالش برانگیز خود را کاهش دهند و آنها را با رفتارهای مناسب جایگزین نمایند.